نوشته شده در تاريخ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, توسط نظیراحمد |

عشق من: 

چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد  

زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت 

در آسمان دلم آفتابی شد. 

دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ، همه زیبایی

های دنیا باآمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ،

اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود 

و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوای ابری نیز خورشید در 

لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو است… 

و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه 

دنیاست که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند 

آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت 

فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود 

صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه 

زمین را… 

تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو

معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم 

از اینکه مال منی…گرچه در رویای خودم. 

جز این احساسات چیزی در دلم نمانده ، این هدیه تا آخر عمرم در دلم مانده 

که دوستت دارم و قلبت این شعر عاشقانه را تا آخرش خوانده …. 

شعری با عطر احساست ، به لطافت دستانت، به زیبایی چشمانت ، هدیه 

من به تو در روز میلادتتویی قطره بارانم که گلستان کرده ای 

باغ وجودم را و امروز یک روز مقدس است که مدتها به 

انتظار آمدنش نشستم … 

عشق من منتظرم بیایی تا عاشقانه تو را در آغوش بگیرم و بفشارم تو را ، 

تا بگویم خیلی دوستت دارم و بگیرم دستانت را ، تا بگویم تا ابد مال منی و 

ببوسم لبهایت را ، تا احساسم را به تو هدیه دهم و تبریک بگویم روز تولدت

را…. تولدت مبارک عشق من….

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.