عشق بی انتهای یک بلوچ
نوشته شده در تاريخ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط نظیراحمد |

کيه که آخر ديوونگيه واسه چشات

کيه جز من که ميميره واسه لحن خنده هات

کي واست قصه ميگه شبا که خوابت نمي ره

کيه پا به پات مياد وقتيکه بارون مي گيره

کيه وقتي تشنته تو ابرا بلوا مي کنه

اگه يک جرعه بخواي کوير و دريا مي کنه

يه شب موي تو رو به صد تا مهتاب نمي ده

پات مي سوزه ولي تن به سايه و آب نمي ده

اون منم که عاشقونه شعر چشمات و مي گفتم

هنوزم خيس ميشه چشمام وقتي ياد تو مي افتم

هنوزم مياي تو خوابم تو شباي پر ستاره

هنوزم مي گم خدايا کاشکي ببینمش دوباره

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.